دانش بیش از آن است که به شماره آید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :33
بازدید دیروز :0
کل بازدید :8213
تعداد کل یاداشته ها : 17
03/12/26
1:41 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
هادی ولی محمدی[5]
عاشق تماشای بازی فوتبال اروپایی. مخصوصا رئال مادرید و آرسنال،/ عاشق فقط خدا

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
اردیبهشت 92[12]

روزی بهلول بر هارون وارد شد. خلیفه مشغول صرف شراب بود و خواست خود را از خوردن حرام تبرئه نماید .

بدین لحاظ از بهلول سوال نمود :اگر کسی انگور خورد حرام است؟

بهلول جواب داد نه .

خلیفه گفت :بعد از خوردن انگور آب هم بالای آن خورد چه طور است؟ بهلول جواب داد :اشکالی ندارد .

باز خلیفه گفت بعد از خوردن انگور و آب مدتی هم در آفتاب نشیند؟ بهلول گفت: بازهم اشکالی ندارد.

خلیفه گفت:پسچطور همین انگور و آب را اگر مدتی در آفتاب گذارند حرام است؟

 بهلول جواب داد اگر قدری خاک بر سر انسان ریزند آیا به او صدمه می رساند ؟

خلیفه جواب داد :نه .

 بهلول گفت :بعد از آن هم مقداری آب بر سر انسان ریزند صدمه می رساند؟

خلیفه جواب داد :نه .

 بهلول گفت :اگر همین آب و خاک را به هم مخلوط نمایند و از آن خشتی بسازند و به سر انسان بزنند صدمه می رسد یا نه؟

خلیفه : البته سر انسان می شکند .

بهلول گفت چنانکه از ترکیب آب و خاک سر آدم می شکند و به او صدمه می رسد ، از ترکیب آب وانگور هم متاعی بدست می آید که از خوردن آن صدمه های فراوان به انسان وارد می آید و خورنده آن حد لازم دارد. خلیفه از جواب بهلول متحیر و دستور داد تا بساط شراب را بردارند .لبخند

داستان زیبایی بود.امیدوارم خوشتون اومده باشه و نظر هم بدین موفق باشیدچشمک